بیت ۱۵۰۹

تغسیر ایه( و هو معکم اینما کنتم)

 

بار دیگر ما به قصه آمدیم

 ما از آن قصه برون خود کی شدیم

 

مجددا به حکایت بازگشتیم گر چه در حقیقت امر هیچگاه از ان خارج نشدیم و همه اموزه های عرفانی بود

 

*********************************

 

گر به جهل آییم آن زندان اوست

 ور به علم آییم آن ایوان اوست

 

اگر در نادانی خویش محبوس گردیم ان هم بنوعی سرنوشت ماست

و اگر به دانایی مفتخر گردیم ان تعالی درگاه معبود ماست

مسایل السلوک

خداوند در اندیشه انسان است و به هر نیت که به او نزدیک شویم و معامله نماییم نتیجه را در تقدیر ما بر وفق خواسته ما رقم خواهد زد

چنانچه خواهان جهل و معصیت و نابهنجاری ها باشیم فیصله حق هم بر ان مقصود خواهد رفت

و دقیقا عکس قضیه عمل نماییم تقدیر به سعادت و اگاهی رقم خواهد خورد

 

**********************************

ور به خواب آییم مستان وییم

 ور به بیداری به دستان وییم

 

اگر به خواب رویم به مرگ موقتی خواهیم رسید که ان عالم مجردات است و در وادی تجرید همه مست قدرت و زیبایی او شویم

و در در بیداری نیز اسیر قدرت و تصرف مطلق اوییم

 

***********************************

ور بگرییم ابر پر زرق وییم

 ور بخندیم آن زمان برق وییم

 

چنانچه نالان شویم به شوکت و درخشندگی حاصله از رزق معنایی او نیل پیدا نماییم

و در شادی اسیر سرور و شادی حاصله از لطف او شویم

( فالف بین قلوبهم...)

و بهترین محبت ارامش حاصله از الفت و مهربانی اوست

 

********************************

ور بخشم و جنگ عکس قهر اوست

 ور بصلح و عذر عکس مهر اوست

 

در صورت قهر و خشم اثر صفت قهریه حق گردیم

و در صلح و ارامش نیز انعکاسی از مهربانی و لطف او هستیم

 

***************************

ما کییم اندر جهان پیچ پیچ

 چون الف او خود چه دارد هیچ‌هیچ

 

در این جهان پر رمز و راز در تقلیب قدرت اوییم درست مانند حرف الف در حروف الفبا که بتنهایی هیچ نقشی ندارد و عملا فاقد هویت گردد

 



تاريخ : پنج شنبه 16 ارديبهشت 1395برچسب:انجمن,ادبی,مولانا,سنگان,مثنوی,معنوی, | 23:3 | نويسنده : مولانا سنگان |
صفحه قبل 1 صفحه بعد